تعدیل قیمت ارز معمولا یک محرک اقتصادی است برای کنترل نوسانات ناگهانی نرخ ارز و توسط بانک های مرکز بسیاری در سراسر دنیا انجام میشود. مثلا چین به طور یک طرفه پول ملی اش را کم ارزش نگاه می دارد تا تولید کنندگان با هزینهی کمتری محصولات خود را صادر کنند. کم نگاه داشتن ارزش پول ملی کار بسیار راحتی است. کافی است بانک مرکزی پول چاپ کند. برعکس آن به مراتب دشوارتر است. به همین دلیل، کشورها برای تعدیل نرخ تبدیل ارز یک دیگر وارد قراردادهای دوطرفه و چندطرفه میشوند. مثلا در اتحادیهی اروپا مکانیسم تبدیل نرخ ارز اروپایی وجود دارد که مجموعهای از دستورالعملها را به کشورهای عضو دیکته میکند تا مثلا کشورهایی مثل دانمارک و نروژ که واحد پول خودشان را دارند در نرخ برابری در مقابل یورو بتوانند سیاستهای تعدیلیشان را اجرا کنند.
مثلا در ۱۶ سپتامبر ۹۲، بریتانیا از مکانیسم برابری نرخ ارز اتحادیهی اروپا خارج شد و در نتیجه ارزش برابری کرون دانمارک در برابر پوند به شدت کاهش پیدا کرد. در آگست ۲۰۱۷ جمهوری چک از قرارداد تعدیل ارز با یورو خارج شد و در نتیجه نرخ ارز آن که برای مدت طولانی ثابت مانده بود، به شدت کاهش پیدا کرد. سیاستهای تعدیلی برخی اوقات به ضرر اقتصاد هستند. مشابه آن سیاستهای فعلی و قبلی دولتهای ایران است. پایین نگاه داشتن نرخ ارز هزینهی سنگینی دارد و کشورهایی نظیر جمهوری چک هم نمی توانند از پس آن برآیند. شاید دولت ایران عاشق این سیاست باشد چون موز ارزان وارد می کند و شکم مردم را سیر. اما هر بار که کفگیر ته دیگ میخورد، قیمت ارز دو یا سه برابر میشود و ارزش پس انداز مردم کاهش ناگهانی پیدا میکند. منهای زیان روانی شوک ناشی از این جهش، از نظر اقتصادی اگر قرار است دلار در یک سال دو برابر شود، بهتر است به تدریج در طول سال این اتقاق بیافتد تا این که در یک روز ناغافل!
نکتهی دیگر این که معمولا سیاستهای تعدیلی باید شدنی تعریف شوند وگرنه مثل جمهوری چک و یورو متوقف میشوند. نمی توان قیمت ارز را به طور ثابت ۴۲۰۰ تومان و ۵۲ قران تعریف کرد. باید بازههای انعطافی در نظر گرفت تا اگر لازم شد این سیاستها بدون جهشهای ناگهانی بازنگری شود.
در آخر این که سیاستهای ارزی باید به طور شفاف گزارش شود. مثلا دولت باید بگوید ما برای نگه داشتن قیمت ازر تا تاریخ فلان به قیمت فلان ارز موجود داریم. رقم درست حجم نقدینگی ارزی و ارزیابیهای مربوط به آن نیز به طور عمومی منتشر شود. تا هم وارد کنندگان و هم صادر کنندگان بدانند که چه خاکی بر سر کنند.
اکنون که مسولین دولتی پس از ۴۰ سال زحمت بالاخره موفق شدند کمر تولید داخلی را در همهی عرصهها بشکنند، حداقل میتوانند با شفافیت بیشتر، جلوی رانت صادرات را بگیرند که اگر این کار را نکنند، به زودی کمر اقتصاد نحیف کشور را نیز با افتخار میشکنند، که اگر چنین نکنند با چنین دولتی و حکومت و اقتصادی، دیگر نیازی به دشمن خارجی وجود ندارد.
پ.ن.: دادن ارز مسافرتی به طرفداران تیم ملی به قیمت ارزان هم با هر چه تصور کنیم تناقض دارد به جز تفریح ژنهای خوب با پول مردم زحمتکش!