این هفته تعطیلات به اصطلاح بهارهی دانشگاه است. همهی کلاسها و ساعات مراجعه تعطیل است. خیلی ها برای استراحت به مسافرت رفتهاند. هوا هم کمی بهاری شده است و باران میبارد. من هم خیلی فکرها در سرم بود که با این وبلاگ تیره بخت انجام دهم. نقشهها داشتم که در این تعطیلی زمستانی، دو الی سه پست اساسی در موضوعات مختلف قرار دهم. با فیلترشدن همه چیز، تمام این فکرها را از سرم شستم.
یکی دو نکتهی کاملا بیربط به همهچیز: سکوت همیشه نشانهی رضا نیست. همانطور که در مصر و تونس و لیبی و بحرین و حالا عمان نبود. کسانی را که بلد هستند چه کار کنند خانهنشین کردی، آن وقت خودت میمانی و حوضت. هی پشت سر هم گند میزنی به هوای این که آب حوضت کر است و تا وقتی رنگ و بوی آن عوض نشده پاک است، حتی اگر عین نجاست در آن دیده شود. یک وقت صبح پا میشوی وضو بگیری، میبینی که دیگر رنگ بوی آن هم عوض شده.
راستی نرخ تورم مزد آب حوضی را هم گران کرده.
زت زیاد!