بسیاری از خوانندگان این وبلاگ از طریق ایمیل از من راجع به ادامهی تحصیل در ریاضی مالی پرسیدند. بیشترشان میخواهند بدانند آیا، با توجه به این که در مقطع کارشناسی در فلان رشته بوده اند، می توانند بدون مشکل این دوره را بگذرانند. به علاوه، می خواهند بدانند که آیا بازار کار این رشته مناسب است.
پاسخ سوال اول را می توانم به این صورت بدهم که با جایی که این دوره را ارائه می دهد تماس بگیرند. راجع به دروسی که ارائه می شود سوال کنند. معمولا کسی که در یکی دو سال گذشته یک لیسانس ریاضی محض یا کاربردی یا لیسانس آمار با نمرات خوب گرفته، نباید مشکلی باشد. به علاوه، تسلط به برنامه نویسی هم لازم است که می تواند بخشی از دوره باشد و نه پیش نیاز.
اما پاسخ سوال دوم برای من راحت نیست. سنجش بازار کار به داده نیاز دارد، داده مربوط به مشاغلی که فارغ التحصیلان این رشته موفق به کسب آن ها شده اند. داده های من بسیار کم و محدود به یک دوره از فارغ التحصیلان مرکز تحصیلات تکمیلی زنجان است. از هفت دانشجوی آن دوره، یک نفر که در زمان تحصیل شاغل بود و بعد از فارغ التحصیلی به کار خود ادامه داد. از شش نفر دیگر، دو نفر در حال ادامهی تحصیل در دکتری هستند که حداقل یکی بورس دارد. دو نفر دیگر هم کارهای نسبتا خوبی در موسسات مالی و بورس پیدا کردند که نشان می دهد توانایی هایی که کسب کردند در عمل به کار می آید. از دو نفر دیگر هم خبری ندارم.
دو نکته در مورد این مجموعه ی محدود داده ها باید تاکید شود. اول این که این افراد محصول اولین دوره ی ریاضی مالی بوده اند و اصولا برای عرضه ی توانایی هایشان به بازار کار باید تلاش بیشتری می کردند. دوم این که چون مرکز تحصیلات تکمیلی زنجان چهار ساعت با مراکز مالی که عمدتا در تهران قرار دادند فاصله دارد، ارتباط با بازار کار نیاز به تلاش بیشتری دارد. نکته ی دوم کم و بیش برای دانشگاهی هم که من اکنون برای آن کار می کنم، دانشگاه ایالتی فلوریدا، صادق است. این دانشگاه در یک شهر کوچک واقع شده که با تمام مراکز مالی بزرگ آمریکا حداقل هزار کیلومتر فاصله دارد. فارغ التحصیل یک دانشگاه درجه دو در نیویورک، می تواند یک دو جین محاسبه ی استخدامی برود؛ در حالی که فارغ التحصیل ما نمی تواند هزینه ی رفت آمد این همه محاسبه ی شغلی را تقبل کند و تنها به آن هایی که هزینه ها را پرداخت می کنند و یا شغل خوبی عرضه می کنند، قناعت می کند.
وقتی دانشگاه ها از فارغ التحصیلان دوره های خود داده جمع نمی کنند، بسیار سخت از که بدانیم بازار کار چه وضعی دارد. جمع آوری داده به خصوص، وقتی ضروری می شود که بخواهیم دوره را برای آینده بازنگری کنیم و در این بازنگری بازار کار را لحاظ کنیم. در یک کشوری که دانشگاه شهریه می گیرد، دانشجو مشتری است و انتظار دارد که دوره ای که برای آن پول می دهد مهارت های لازم را به او آموزش دهد. جایی که دانشگاه از دولت پول می گیرد، این انتظار پایین تر است و مسئولیتی به دوش گردانندگان دوره نمی گذارد. در حالت اول دخالت دولت در سیاست گذاری دوره های آموزشی نقشی ندارد؛ اما در دومی، این دولت است که باید از دانشگاه بخواهد تا دوره ها را مطابق نیاز بازار کار تنظیم کند. چرا که دانشگاه از پول مالیات (یا بیت المال) تغذیه می شود، و بنابراین باید پول مردم را برایشان درست خرج کند. بنابراین، دولت باید به عنوان متولی همه چیز، آن کاری را که در حالت اول خود به خود انجام می شود از طریق بازوی نظارتی خود اعمال کند. مثلا می تواند مشوق هایی برای گردانندگان دوره در نظر بگیرد، که بر مبنای موفقیت فارغ التحصیلان در یافتن شغل است.
معترفم که پاراگراف بالا در ایران یک لطیفه است! حتی شاید الان که این پاراگراف را خواندید، در حال قهقه زدن باشید، یا البته آه کشیدن. بنابراین، ترجیح می دهم یک راه حال عملی هم به شما عرضه کنم. من افراد دخیل در سه یا چهار برنامهی ریاضی مالی در ایران را می شناسم. این افراد را به شما معرفی می کنم. بروید و در مورد بازار کار و یا ادامه ی تحصیل در ایران و خارج از آن ها بپرسید. گرچه ممکن است داده های آن ها هم مشاهداتی باشد و نه دقیق، اما حداقل به شما نشان می دهد که چه راه هایی پیش رو دارید.
اول، دانشکده ی ریاضی و دانشکده ی مدیریت و اقتصاد شریف، آقای دکتر زنگنه و سرکار خانم دکتر زمانی
دوم، مرکز تحصیلات تکمیلی زنجان، آقایان دکتر باستانی و داداشی
سوم، دانشگاه علامه، آقای دکتر ممقانی
چهارم، دانشگاه سمنان، آقای دکتر بحیرایی (مطمئن نیستم که دانشگاه سمنان دوره ی مجزای ریاضی مالی داشته باشد)
پنجم، جاهایی که من نمی شناسم ولی شما می شناسید!
به هر کدام از این افراد ایمیل بزنید و محترمانه (تاکید می کنم محترمانه) تقاضا کنید به شما یک وقت ملاقات حضوری یا تلفنی تقدیم کنند. سوالات خود را از قبل به شکل موجز آماده کنید و از آن ها بپرسید. جواب های شان را هم یادداشت کنید. ازشان بخواهید اگر صلاح دیدند، شما را با فارغ التحصیلان سابق ریاضی مالی مرتبط کنند. این نکته را بدانید که ممکن هیچ کس جواب قطعی به سوال شما را نداند و تنها شما هستید که باید با تحقیق جواب خود را پیدا کنید. هیچ راه ساده ای وجود ندارد.
توضیح ِ محترمانه: من در طول سه چهار سال گذشته ایمیل ها زیادی از دانشجویان ایرانی دریافت کردم. گرچه افراد معدودی هم هستند که می دانند از من طلبکار نیستند و ایمیل هایشان محترمانه و دقیق است، افراد زیادی بیشتر از دو دقیقه برای نوشتن ایمیل وقت صرف نکرده اند. ایمیل هایی که با عبارت «دکتر جون» و امثال آن شروع می شود، نازیبا است. اگر وضع خود را در یک یا دو جمله توضیح ندهید، جواب دادن به سوال خود را مشکل می کنید. اگر من واقعا بخواهم ایمیلی که فقط یک سوال پرسیده جواب دهد، باید یک سری سوال راجع به این که شما کجا درس خواندید، در حال حاظر کجا مشغول هستید، چه هدفی دارید و غیره بپرسم؛ در حالی که می توانید تمام اطلاعات مربوط به سوال تان را در اختیار سوال شوند بگذارید و به او در جواب دادن به سوال تان کمک کنید.
پ.ن.: اگر ایمیل به من زدید و جواب نگرفتید، لزوما به این معنی نیست که ایمیل تان را نامحترمانه تشخیص داده ام. بیشتر ایمیل هایی که جواب نداده ام، فرصت نداشتم.