از وقتی که یادم میآید، هر وقت ورزشکاران ایرانی در مسابقات شکست میخوردند، روزنامهها و گزارشگران ورزشی این را القا میکردند که ابر و باد و مه و خورشید و فلک و داوران و فدراسیون و کنفدراسیون و آبدارچی سالن مسابقات در کار اند تا حق ورزشکاران ما را بخورند. بارها از گزارشگر ورزشی میشنویم که اگر ما در فلان کنفدراسیون کرسی داشتیم، فلان میشد و بهمان. لابد رئیس کنفدراسیون زیر کرسی گرم و نرم ما نشسته بود و به داوران تلفن میکرد که با کشتیگیر ایرانی امتیاز بیشتری بدهید. فقط باید فکری هم برای مسابقاتی که در تابستان هست کرد و مثلا در کنفدراسیون کولر گازی داشت.
همین المپیک فعلی، کشتیگیر ایرانی با حالت شرم آوری جلوی رئیس تشک زانو زده که حقش را بگیرد. یا وزنهبردار ایرانی که در حرکت دوم سه چراغ سفید گرفته بود، با تغییر نظر داوران مجبور شد که در مدت کوتاهی حرکت سوم خود را انجام دهد که متاسفانه ناموفق بود.
وقتی فقط ورزشکاران ایرانی را از تلویزیون ایران با گزارشگران ایرانی تماشا میکنی، احساس میکنی تمام اشتباهات داوری علیه ایران است. اما وقتی تمام المپیک را از اول تا آخر نگاه میکنی، میبینی اشتباهات داوری شامل همه ورزشکاران میشود. بیشتر این ورزشکاران با متانت و البته با تاسف به رختکن میروند. همهی این ورزشکاران سالها برای این رویداد تمرین کردهاند؛ با این حال حاضر نیستند وجههی خود را با اعتراض خراب کنند.
گاهی هم ورزشکار اشتباه میکند و داوران تصمیم درست گرفتهاند. مثلا در مورد همین وزنهبردار ایرانی، به محض انداختن وزنه در حرکت دوم و قبل از رای داوران، گزارشگر انبیسی، که خودش وزنهبردار بوده، گفت آرنج وزنهبردار به طور کامل صاف نشد و نباید سه چراغ سفید بگیرد. وقتی سه چراغ سفید گرفت، گزارشگر تعجب کرد و گفت که داوران اشتباه کردند. و البته در نهایت نظر داوران برگشت. حالا فرض کنید که نظر داوران بازنمیگشت. آن وقت حق وزنهبردار گرجی که مدال طلا گرفت، یا وزنهبرداران دیگر مدالها ضایع میشد.